هدف از این تحقیق بررسی استراتژی های کاهنده جابه جایی و ترک خدمت کارکنان با فرمت docx در قالب 37 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب
استراتژی های کاهنده جابه جایی و ترک خدمت کارکنان
2-12 استراتژی ها برای به حداقل رساندن جابجايي کارکنان34
2-17 نظریه تناسب شغل با شخصیت:43
2-18 نظريه شخصيتي انتخاب شغل45
2-18-1تناسب بين شغل و شخصيت45
2-19 تئوري دو عاملي هرزبرگ46
2-19-1كاربردهاي تئوري هرزبرگ براي مديران47
2-20-1نظریه مبتنی بر نیاز های سه گانه مک کللند49
2-21 فرصت های شغلی جایگزین و ترک خدمت:50
2-22احساس موثر بودن و ترک خدمت:50
2-23 ابعاد مدل تحقیق51
2-23-1رضايت شغلي51
2-23-2تعهد سازمانی :52
2-23-3سبك مديريت و رهبري53
2-24 پیشینه پژوهش58

 

 

مدیریت در مواجهه با جابجايي کارکنان چندین گزینه خط و مشی دارد یعنی تغییر خط و مشی های جذب، گزینش ، معارفه، کارآموزی، طراحی شغل و پرداخت دستمزد (یا بهبود خط و مشی های موجود) اما خط و مشی انتخاب شده باید دقیقا متناسب با مساله تشخیص داده شده باشد. مثلا آن جابجايي کارکنان که می تواند ناشی از گزینش ضعیف باشد بعید است با اصلاح خط مشی با تمرکز بر فرایند معارفه بهبود یابد. 


 

 

به همان اداره که درامری قابل رقابت با سایر شرکتها در بازار کار محلی را ایجاد نمی کند بعید است با تنظیم خط مشی در جهت تقویت ارائه فرصتهای کارآموزی ضمن خدمت توسط سازمان کاهش یابد. بنابراین با توجه به اینکه افزایشی در هزینه های مستقیم و غیر مستقیم جابجايي کارکنان وجود دارد و مدیریت به فراوانی تشویق می شود تا دلایل اینکه چرا افراد سازمان را ترک می کنند را شناسایی کنند تا اقدام مناسب بتواند توسط مدیریت اتخاذ شود. (سونیل ،2004)


 

 

تحقیقات وسیع نشان داده اند که مقوله های زیر از عوامل مدیریت سرمایه انسانی یک مجوعه اصلی از شاخص های اندازه گیری را تشکیل می دهند که مدیران می توانند برای افزایش تاثیر بخشی سرمایه گذاریشان روی افراد و بهبود عملکرد شرکتی کلی کسب وکار استفاده کنند. مشاركت کارکنان ، ميزان مشاركت ودرگيري، حفظ کارکنان و بهینه سازی ارزش کارکنان که مبتنی بر چگونگی طراحی شغل، چگونگی استفاده از وقت توسط کارکنان و تعهد و پشتیبانی نشان داده شده توسط مدیریت به کارکنان است که به کارکنان انگیره می دهد در سازمان بمانند.


 

 

 

در دسترس بودن دانش ، حد قابلیت سازمان و ظریفیت آن بری اینکه دانش و ایده ها را به صورت وسیع در اختیار کارکنان قرار دهد سبب می شود کارکنان در سازمان بمانند. در میان گذاشتن اطلاعات باید در تمام سطوح مدیریت انجام شود.

 

 

 

این در دسترس بودن اطلاعات منتهی به عملکرد قوی کارکنان و ایجاد فرهنگ شرکتی قوی می شود(گویو ،2011) .بنابراین قابلیت دسترسی به اطلاعات سبب می شود کارکنان احساس کنند در ازای تلاششان مورد تقدیر قرار می گیرند و احتمال ترک سازمان به حداقل می رسد.