معرفی آزمون اضطراب کتل 

مقياس اضطراب كتل براساس پژوهش هاي گسترده اي فراهم شده و احتمالاً مؤثرترين ابزاري است كه به صورت يك پرسش نامه كوتاه فراهم آمد. پرسش نامه اي كه مي تواند مكمل تشخيص باليني باشد و نتيجه-اي عيني با هدف هاي پژوهشي بدست دهد. اين پرسش نامه را مي-توان بدون مراقبت بكار بست بدين معنا كه وقتي بيمار در اطاق انتظار است مي تواند به چهل ماده تست و تقريباً پنج دقيقه پاسخ دهد.مقياس اضطراب را مي توان در هر دو جنس در همه سنين بعد از 15-14 سالگي در اكثر فرهنگ ها بكار بست. 

 

مقياس حاض

ر نه تنها مختص يك تشخيص نخستين بود بلكه براي ترسيم نمودار تحول بيمار نيز بكار رفته است. از آنجایی که مي توان آن را پس از يك هفته يا بيشتر مجدداً بكار بست بدون آن كه آزمودني بخش مهمي از پاسخ هاي گذشته خود را به ياد آورد. نمره اصلي يا كلي به صورت يك نمره تراز شده موضوع بيمار را در پهنه يك مقياس يازده پاركي مربوط به گروهي كه آزمودني به آن تعلق دارد نشان مي دهد اما نمرات ديگري نيز مي توان به دست آورد كه:

 


الف – نقش ساخت هاي شخصيت و مشاركت آن ها را در ايجاد اضطراب مشخص مي كند.
بين اضطراب آشكار و نشانه دار و اضطراب پنهان كه هشيارانه بكار نمي افتد تمايز ايجاد مي نمايند. پيش از پژوهش هاي كنوني درباره اضطراب اين نكته پذيرفته شده بود كه پاسخ-هايي كه از نقطه نظر روان پزشكي اضطراب را نشان مي دهند در واقع سن 6 عامل از 16 عامل يارگه هاي عقلي توزيع شده-اند همبستگي ها و عاملي كردن نمرات به دست آمد، نشان دادند كه اكثر اين ساخت هاي شخصيت يعني :
O- (گرايش به گنهكاري)
O4-  ( تنش ارگي)
O3- (فقدان توحيد يافتگي )
C-(-) (ضعف من )
L- ( ناايمني پارانويائي)

 

 

و با درجه كمتري H (كم رويي) به صورت يك عامل مرتبه دوم به يكديگر وابسته اند اين امر بدين معناست كه يك عامل وسيع و منحصر به فرد اضطراب از راه پرسش نامه ها و همچنين تست هاي عيني و آزمايشگاهي مشهود مي گردد. اما بيان اين حالت از خلال پرسش نامه ها اين نكته را نيز نشان مي دهد كه اين اضطراب مشترك را مي توان به پنج سرچشمه يا اشكال متمايز تظاهرات نسبت داد. در نتيجه مقياس اضطراب از راه گرد آوري مواد اين پنج عامل و ضرائب به دست آمده براي آن ها و به-منظور تعيين اين عامل مرتبه دوم اضطراب به شكل عامل واحدي در آمد و ساخته شد .همين امر موجب شد كه يك تست استاندارد شده مرجع براي اندازه گيري اضطراب فراهم آيد .تستي كه به درستي بر مبناي واحدهاي كنشي ماخوذ از يافته هاي باليني است اكثر روان-شناسان از به دست آورد يك نمره منحصر بفرد براي اين عامل (مرتبه دوم) اضطراب عمومي خشنود خواهند بود اما ممكن است پاره اي نيز خواستار آن باشند كه بدانند كدام يك از پنج عامل شخصيت بيشتر مسئول ايجاد اضطراب در يك شخ  اند خلاصه-اي از ساخت هاي شخصيت كه بر اثر تحليل عوامل بدست آمده اند در حد پنج عامل مورد نظر در اينجا ذكر مي گردد.

 

 

 

1- تحول هشياري نسبت به خود O3
اين عامل ظاهراً درجه انگيزش براي يكپارچه كردن رفتار فردي است در حول و حوش احساسي از خويشتن كه پذيرفته و هشيار است و ضوابطي كه از نظر اجتماعي مورد تأیيد اند. فقدان اين توحيد يافتگي رفتار در حول و حوش مفهوم روشني ازخود، يكي از علل عمده گسترش اضطراب است .

 


2- نيروي من C
عامل C نشان دهنده مفهوم شناخته شده نيروي من است يعني ظرفيت مهار كردن بلافاصله و بيان تنش ها به نحوي سازش يافته و واقع نگر، همبستگي منفي اين عامل با مجموعه اضطراب داراي اين معناست كه يك من نگران همراه با دفاع هاي بسياري به وجود آورنده اضطراب است .فرضيه دوم اين است كه يك تنش شديد اضطراب آميز، نوعي واپس روي بوجود مي آورد و از تحول بهنجار نيروي من ممانعت مي-كند .

 


3- گرايش پارانويايي  L
دليل همبستگي تمايل پارانويايي با اضطراب روشن نيست شايد بتوان گفت كه موقعيت اجتماعي مشكلي كه بر اثر رفتار پارانويايي به وجود آمده است مي تواند اضطراب را به وجود آورد و يا ممكن است نمره اي كه آزمودني در اين عامل به دست مي آورد مصرف مشاركت ناايمني اجتماعي در اضطراب باشد كه به موازات گسترش دفاع هاي پارانويايي آشكار مي گردد.

 


4- گرايش به گنهكاري O
اين عامل مي تواند به منزله تمايل سرشتي به اضطراب باشد ويژگي اصلي آن يك احساس بي كفايتي اضطراب و افسردگي همراه با تمايل به هرگونه احساس گنهكاري است اين مفهوم در اصطلاح فرويدي برابر با مفهوم اضطرابي است .براثر فشارهاي فرامن به وجود آمده باشد .

 


5- تنش ارگي O4
اين عامل به دليل درجه همبستگي اش يكي از مهمترين مؤلفه ها است و به نظر مي رسد مي تواند نشانگر درجه اضطرابي باشد كه بر اثر فشار بن يعني به واسطه كشاننده هاي بيدار شده و نيازهاي كام نيافته گوناگوني به وجود آمده است .اين عامل نشان دهنده رابطه مثبتي است كه در اكثر سطوح بين اضطراب و نتيجه كار يافته شده است .
تحريك اشتهاي جنسي، نياز به حرمت و ترس از يك موقعيت در بين كشاننده‌هايي هستند كه همبستگي مثبت آن ها را با اين مؤلفه يافته اند و سطح آ ن را از طريق تمايل به هيجان پذيري، تنش زود انگيختگي و عصبانيت آشكار مي‌گرداند (كراز، 1368، ص 30).