آلبرشت در مورد هوش اجتماعي چنين اظهار مي نمايد:
مفهوم هوش اجتماعي ابتدا توسط ثرندايك (1920) و سپس در نظريه هاي هوش عاطفي گلمن  (1996)، بار- اون  (1997)، سالوي و ماير  (1997) تحت عنوان مديريت عواطف و آگاهي از ديگران و در نظريۀ هوش هاي چند گانه گاردنر  (1983) با مفهوم هوش بين فردي مطرح شده است. در چارچوب اين نظريه ها هوش اجتماعي با مؤلفه هايي چون آگاهي از موقعيت، صداقت در رفتار، داشتن نگرش مثبت، توانايي بيان شفاف عقايد و همدلي با ديگران مشخص مي شود. در اين حوزه، هوش شناختي، عاطفي و اجتماعي در تعامل با يكديگر منجر به هوشمندي فرد مي شوند (آلبرشت ، 2000: 6). 

 

 

 


اگرچه از آن زمان به بعد مطالعات زیادی در این زمینه انجام گرفته است. با این حال، این پژوهش ها همواره با مشکلاتی همراه بوده اند. یکی از مشکلات اصلی در مطالعه هوش اجتماعی این واقعیت است که پژوهشگران، این سازه را در طول سال ها به شیوه های متفاوتی تعریف کرده اند (برای مثال، بارنز و استرنبرگ ، 1989؛ فورد و تیساک ، 1983؛ کیتینگ ، 1978). برخی از این تعاریف بر مؤلفه های شناختی یا به عبارت دیگر بر توانایی درک و فهم افراد دیگر تأکید می کنند (برای مثال، بارنز و استرنبرگ، 1989)

 

 

 

 

و برخی دیگر از پژوهشگران بر مؤلفه های رفتاری نظیر توانایی تعامل موفق با افراد دیگر اشاره دارند (فورد و تیساک، 1983). برخی نیز بر بنیادهای روان سنجی تأکید می کنند و هوش اجتماعی را در راستای توانایی عمل کردن خوب در آزمون هایی که مهارت های اجتماعی را اندازه گیری می کند، قرار می دهند (کیتینگ، 1978). دومین مشکل به جنبه های مختلف هوش اجتماعی مربوط می شود (گلمن، 2006). علیرغم این واقعیت که در تحقیقات اولیه، هوش اجتماعی بر مبنای دو جنبه شناختی و رفتاری مورد تحلیل قرار گرفته بود، در تحقیقات بعدی بر این واقعیت پای می فشارند که هوش اجتماعی ساختار چند بعدی دارد. با این حال، درباره جنبه های مختلف آن پیشنهادهای متفاوتی مطرح شده است.

 

 

 

 

 


مشکل نهایی در مطالعات هوش اجتماعی مربوط به اندازه گیری ساختار آن می باشد. مقیاس های مختلفی برای اندازه گیری هوش اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. مقیاس های اولیه بر جنبه های شناختی آن متمرکز شده بودند. بعدها مقیاس هایی بر اساس ارزیابی و قضاوت های دیگران، تفسیر عکس ها و فیلم های ویدیویی توسعه یافته اند (دوگان و چتین ، 2009). متأسفانه به دلیل عدم توافق در تعریف هوش اجتماعی و امکان سوداری در گزارش ها، همبستگی بالایی بین نمرات حاصل از مقیاس های مختلف مشاهده نمی شود. مضاف بر اینکه برخی از این روش ها برای اجرا دشوار و وقت گیر است. به همین دلیل سیلورا، مارتین یوسن و داهل (2001) برای غلبه بر این محدودیت ها، مقیاس خودگزارشی جدیدی برای هوش اجتماعی تهیه کرده اند. 

 

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
1-1. تعاريف مفهومي و عملياتي اصطلاحات تحقيق    3

تعاريف مفهومي هوش اجتماعی

تعاريف عملياتي هوش اجتماعی

فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد هوش اجتماعی

2-1. مقدمه:    14
2-2. مبانی نظری و ادبیات تحقیق    14
2-2-1. هوش اجتماعی    14
1. هوش اجتماعي از ديدگاه بار- اون:    25
2. هوش اجتماعي از ديدگاه گاردنر    26
3. هوش اجتماعي از ديدگاه هچ و گاردنر    27
4. هوش اجتماعي از ديدگاه آلبرشت    27
5. هوش اجتماعي از ديدگاه سيلورا، مارتين يوسن و داهل    30
6. هوش اجتماعي از ديدگاه گلمن    32
2-3. مؤلفه های هوش اجتماعی از دید صاحب نظران    34
2-4. ویژگیهای هوش اجتماعی:    35
2-5. عوامل موثر بر پرورش هوش اجتماعی    38

2-8. پیشینه تحقیق در مورد  هوش اجتماعی:    

2-8-1. تحقيقات انجام شده  هوش اجتماعی در داخل    

2-8-2. تحقيقات انجام شده هوش اجتماعی در کشورهای خارجی    

2-9. نتیجه گیری    
منابع و مآخذ .